پايان عمر جهان نيستى است
پايان عمر جهان "نيستى" است
يك چند به كـودكى به استاد شـديم
يك چند به استادى خود شاد شديم
پايان سخن شنو كه ما را چه رسيد
از خــاك در آمــديم و بـر باد شــديم
(خيام)

ديگران برفتند و ما نيز بر رهيم
ديرى نپايد كه ز ما نيز، هر ذره خاك، افتاده جايى!
+ نوشته شده در جمعه بیست و چهارم آذر ۱۳۹۱ ساعت 0:11 توسط فرهاد بابایی
|
فرهاد بابایی