زن در گذر تاریخ
«زن»در گذر تاریخ

به هیچ مکتب و دیباچه ی قضا ننوشت
بــرای مــرد کـــمال و بــرای زن نقصـان
(پروین)
زن یک نیمه از جامعه ی انسانی است و این بدان معنی است که به اندازه مردان از حقوق اجتماعی
کاملی برخوردار است.
اما زن از همان آغاز پیدایی زندگی بشری مشکلات و فراز و نشیب های بسیاری را به خود دیده
است.
مرد ابتدایی از آن روی که اولین مقام خانواده بود و خوراک و پوشاک زنان از سوی او تامین می شد٬
بر زن سیطره یافت و زنان تابع و تحت فرمان وی بودند و مردان در امور اجتماعی٬ اقتصادی و خانوادگی
آنان دخالت می کردند و این روش همیشه معمول بود و زنان همیشه از دید مردان دارایی و ملک به
شمار می آمدند که از طریق ازدواج٬ یا بردگی و اسارت به آن دست یابند.
زنان در طول تاریخ گرفتار مشکلات ریشه دار و فراگیری بوده اند و ازدواج که باید رابطه ای مقدس بین
زن و مرد به شمار آید٬ در گذشته تنها وسیله ای برای به بند کشیدن زنان بود.
در باورهای دینی هندوان مقرر بود که سوزاندن زنان همراه با مردان وفات یافته امری رواست. و اگر
کسی چنین تصمیمی را اجرا نمی کرد٬ مورد اهانت و تحقیر قرار می گرفت.
یهودیان با استناد به کتابهای مقدس خود٬ زن را مایه نفرین می دانستند و به پدر حق می دادند که
دختر خردسال خود را بفروشد و زن در نگاه آنان چندان ارزشی نداشت و مانند اثاثیه منزل به شمار می
آمد. چنان که در تورات موجود آمده است: « زن از مرگ تلخ تر است و کسانی که در نزد خدا شایسته
هستند از زن رهایی می یابند».
در دوران جاهلیت٬ در برخی ازقبایل عرب هم مرسوم بود که زن را از آن روی که نمی توانست کار کند و
یا بجنگد٬ برای رهایی از ننگ اسیر شدن و بیم تنگی معیشت و دلایلی دیگر زنده به گور می کردند.
در دنیای مسیحیت تا قرن هفتم میلادی زن را آفریده ای جدا از مرد به شمار می آوردند. به شهادت
تاریخ زنان در انتخاب شریک زندگی خود هرگز هیچ اختیاری نداشتند. و مردان می توانستند با ربایش٬
یا به اسارت گرفتن و یا از طریق خریدن٬ صاحب زنان شوند.
در یونان برای زن منزلتی قایل نبودند و او را مانند حیوانات خرید و فروش می کردند و حتی برخی باور
داشتند که زنان از پاکی و پالودگی حیوانات نیزبرخوردار نیستند٬بلکه پلیدتر و خوارتر از حیوانات هستند
و حتی او را از سلاله ی شیطان می دانستند.
چنانکه سقراط می گوید: وجود زن بزرگترین منشاء و خاستگاه مشکل و انحطاط بشریت در جهان
است. زن به درخت (زهرآگینی) می ماندکه از ظاهری زیبا برخوردار است٬ اما اگر گنجشکان از آن
بخورند٬ درجا می میرند.
در آیین حمورایی نیز زن ملک و دارایی مردان به شمار می آمد و براساس آن اگر کسی دختر دیگری
را می کشت باید دخترش را به اولیای دم می داد و آنان می توانستند او را بکشند و یا در ملکیت خود
درآورند.
در یکی از کتابهای کهن دینی چین درباره ی زن آمده است: « زن آب ناپاکی است که نیکبختی و
سرمایه مردان را پاک می شوید».
در سال ۵۸۶ میلادی در فرانسه کنفرانسی برگزار شد تا بررسی کنند که آیا زن انسان است یا خیر؟
و پس از گفتگوهای بسیار به این نتیجه رسیدند که زن انسان است٬ اما انسانی که برای خدمت به
مردان آفریده شده است.
در قانون انگلیس زن مملوک مرد بود و مرد حق داشت هر لحظه که بخواهد همسرش را بفروشد.
زنان در گذر تاریخ فراز و نشیب های بسیاری را در عرصه های گوناگون زندگی به خود دیده اند و آنچه
که در این نوشتار آمده است تنها نمود بسیار کوچکی از ستم های مختلفی است که زنان در زندگی
خود شاهد آن بوده اند.
فرهاد بابایی