نامه ای به دخترم
نامه ای به «شمس و قمرم »

دخترم٬ باید بدانی که مقایسه کردن خود با دیگران کار درستی نیست. همه ی انسانها بر اساس شایستگی های خود مورد قضاوت قرار گرفته و هرگز با یکدیگر مقایسه نمی شوند.
دخترم٬ ثروتمندترین انسان به کسی می گویند که احتیاجش از همه کمتر است و نه کسی که از همه بیشتر دارد.
دخترم٬ کارهای بشر٬ بزودی تو را نیز شگفت زده می کند.
دخترم٬ انسانها از کودک بودن خود خسته می شوند و برای بزرگ شدن شتاب می کنند. سپس دوباره آرزوی کودک بودن را در سر می پرورانند.
دخترم٬ انسانها سلامتی خود را از دست می دهند تا پول به دست بیاورند. سپس پول خود را از دست می دهند تا سلامتی شان را بازیابند.
دخترم٬ انسانها با آشفتگی درباره آینده فکر می کنند و زمان حال را به دست فراموشی می سپارند٬ اینگونه٬ هم زندگی امروز را از دست می دهند و هم زندگی آینده را.
دخترم٬ انسانها به گونه ای زندگی می کنندکه انگار هرگز نخواهند مرد و آنها می میرند در حالی که هرگز زندگی نکرده اند.
به لاله داغدار تنها بنشسته به صحرای تفتیده قلبم(غزل)
ای ملک العرش مرادش بده وز خطر چشم بدش دار گوش
فرهاد بابایی