دل به پاییز نسپرده ایم
غم به کناره می رود، مه به کنار می رسد

گلعــذاری ز گلسـتان جـهان مــا را بس
زین چمن سایه این سرو روان ما را بس
مـن و همصحبتی اهــل ریـا دورم بـاد
دولت صحبت این مونس جان ما را بس
به انیس و مونس جانم؛غزل که بی او نه زندگی خوشم و بی او نه مردگی خوشم
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و سوم مرداد ۱۳۹۱ ساعت 1:7 توسط فرهاد بابایی
|
فرهاد بابایی