جایگاه خدا از دیدگاه ماتریالیست ها


« لازم به ذکر است این مطلب بازتاب افکار و اندیشه های مدیر وبلاگ نیست»


فویر باخ یکی از بزرگترین فیلسوفان ماتریالیست است در حقیقت می توان وی را واسطه فکریمیان

هگل و مارکس بشمار آورد. فویر باخ مذهب را عامل بزرگ الیناسیون انسان می شمارد.


وی می گوید انسان که دارای قدرت های متعالی و فضایل و ارزشهای برین است،مجموعه ی این قدرت

ها و فضیلت ها و صفات متعالی را از خود به بیرون می افکند و آنها را در خـارج از خویش شخصیت می

بخشد (خدا ) و آنگاه در برابر او به زانو در می آید و خود را فقیر و عاجز و او را غنی و تـوانـای مطلق می

شناسد و در این راه ، هرچه این معبود قـوی تر و متعالی تر و شناخته تر می گردد ، خـود او ضعیف تر و

دانی تر و مجهول تر می شود و تنها به صورت یک نیاز و تضرع در می آیـدو آنچه را خـود دارد و خود می

 تواند ، در غیر خود می شناسد و می جوید و بدین گونه ، انسان مذهبی "خود" ی را کـه از وی خـارج

 شده است، به عنوان موجودی دیگر می پرستد و با خود بیگانه می شود.
به تعبير شاعر پر آوازه مشرق

 زمين ، حافظ :

                            آنچه خود داشت زبیگانه تمنا می کرد